روزنامه جامجم نوشت: میلیونها کودک از سراسر جهان در نزدیک به صد سال اخیر مصرفکننده تولیدات شرکت عریض و طویل دیزنی بودهاند؛ خب تا اینجای ماجرا باید گفت دمشان گرم؛ بهخصوص اگر بدانیم که این شرکت، بخش اعظمی از صنعت سرگرمی جهان را در اختیار دارد و بسیاری از استودیوهای مهم پویانماییسازی از جمله پیکسار و فوکس قرن بیست و یکم را خریداری کرده و علاوه بر همه اینها صاحب چند شبکه تلویزیونی، تعداد زیادی شهربازی و شرکت توزیع و پخش فیلم است. همه اینها زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم غول پویانماییسازی جهان برای کودکان چه خوابهایی دیده و به عبارت دیگر طی تقریبا یک قرن گذشته یا حداقل از سال ۱۹۳۷ که پویانمایی سفیدبرفی به عنوان اولین فیلم سینمایی این شرکت انیمیشنسازی به کودکان جهان عرضه شده تا امروز، دیزنی رویاهای کودکان جهان را چگونه ساخته و برای آنها چه جهانی حاوی چه معنایی تصویر کرده است! قبول کنید با این دیدگاه مهم است بدانیم چرا یک میلیون مادر آمریکایی پویشی راه انداخته، تماشای پویانمایی «داستان اسباببازی۴» را برای کودکان خطرناک توصیف کردهاند و خواهان ممنوعیت نمایش آن هستند؟
این پویانمایی خطرناک
دیلینیوز نیویورک از پویشی خبرداد که مادران آمریکایی برای تحریم پویانمایی داستان اسباببازی۴ تشکیل دادهاند. این مادران خواستار جلوگیری از پخش این فیلم پویانمایی شدهاند و بهوضوح آن را برای کودکان خود مضر میدانند. چرا؟ ماجرا کمی ساده به نظر میرسد اما مادرانی که در این پویش شرکت کردهاند معتقدند اقدام صورت گرفته کاملا عمدی و بسیار ظریف بوده است.
در نمایی از پویانمایی داستان اسباببازی۴، بانی که صاحب جدید عروسک معروف وودی است، به کودکستان رفته است. این اولین روز حضور بچهها در کودکستان است و همه شاد هستند. در پسزمینه تصویر بانی، دختربچهای را میبینیم که به همراه دو زن به مدرسه آورده شده است. این دو زن دختربچه را در آغوش میگیرند و به او تبریک میگویند. مادرانی که به پویش تحریم این پویانمایی پیوستهاند، معتقدند که آن دو زن والدین همجنسگرای کودک هستند و دیزنی با ارائه این تصویر سعی کرده کودکان را در برابر چنین موضوعاتی آماده و بیحس کند. آنها معتقدند اگر جز این بود، طراحی چنین صحنهای ولو بسیار کوتاه، مبهم و گذرا در پسزمینه هیچ ضرورتی نداشت.
مادران پویش تحریم داستان اسباببازی۴، بر تعمدی بودن این صحنه تاکید دارند و مهمترین مسالهای که آنها را نگران کرده این است که یک فیلم سرگرمکننده پویانمایی، آن هم یک مجموعه از سری فیلمهای داستان اسباببازی، باید آخرین جایی باشد که فرزندانشان با مفاهیم مربوط به جنسیت مواجه شوند یا آموزشی در این باره دریافت کنند. از آنجا که در فرآیند تولید فیلمهای پویانمایی، همه چیز طرحریزی میشود و مانند فیلم زنده، احتمال ضبط تصاویر ناخواسته در آن وجود ندارد، نمیتوان تصور کرد که شرکت دیزنی-پیکسار از طراحی این صحنه هیچ ایده و برنامهای نداشته و اگر نگاهی داشته باشیم به نگاه و عملکرد این شرکت در ارائه الگو به زنان، حتما نکات تازهای دستگیرمان خواهد شد.
از سیندرلای مفلوک تا جودی قهرمان
از سفیدبرفی که ۸۲ سال پیش تولید شده تا امروز، قهرمان بسیاری از آثار دیزنی دختران بودهاند و شاید بتوان گفت این شرکت بیشتر از هر گروه دیگر بر دختران تاثیر گذاشته و برای آنها الگوسازی کرده است.
نگاهی به زنان قهرمان در آثار دیزنی نشان میدهد که رویاهای دختران در تقریبا یک قرن اخیر با چه تعاریفی رنگآمیزی شده است. بگذارید از یک نمونه کاملا به یادماندنی شروع کنیم؛ سیندرلا. دخترک مفلوک، ناتوان و ستمکشیدهای که دست آخر پسر پادشاه سوار بر اسب سفید باید خوشبختی او را رقم بزند. این ماجرا همین طور در بسیاری دیگر از آثار دیزنی تکرار شده؛ مثل دیو و دلبر، گیسوکمند، زیبای خفته و ... هرچند دیزنی همواره داستانهایش را از آثار فولکلور و عامیانه الهام گرفته اما حتی قهرمانی مانند مولان که در کارتونی به همین نام در سال ۱۹۹۸ عرضه شده نیز برای حضور و عرضاندام حضوری مردانه از خود بروز میدهد و تازه از حوالی سال ۲۰۱۰ و بعد از ساخته شدن گیسوکمند کمی رویکرد دیزنی به زنان تغییر میکند.
در سال ۲۰۱۴ شرکت دیزنی دو فیلم پویانمایی زنده بسیار متفاوت میسازد؛ «مالیفیسنت» و «در میان جنگلها» که در فیلم اول آنجلینا جولی بازی میکند و در فیلم دوم مریل استریپ و در هر دو فیلم نگاه و زاویه متفاوتی به پویانماییهای خود دیزنی ارائه میشود.
در فیلم مالیفیسنت، شخصیت منفی پویانمایی زیبای خفته تبدیل به قهرمان و شخصیت اصلی شده و در فیلم «در میان جنگلها» با قهرمانهای پیشین دیزنی مثل سیندرلا و راپونزل و خیلی دیگر از شخصیتهای ادبیات کلاسیک مثل شنل قرمزی و جک و لوبیای سحرآمیز شوخی میشود.
از اینجا به بعد آرام آرام دخترانی که قهرمانهای آثار دیزنی را میسازند، متاثر از فضای جامعه و جنبشهای اجتماعی، رنگ و بوی دیگری میگیرند و مثلا در پویانمایی زوتوپیا محصول ۲۰۱۶، جودی یک خرگوش کوچولوی با انگیزه و پشتکار است که به عنوان یک دختر تلاش میکند به آرزویش برسد و پلیس بشود. او برخلاف تصویر کلیشهای که پیشتر دیزنی از دختران زیبا اما منفعل ارائه کرده بود، موجودی ریزنقش با ضعفهای بسیار است که در عوض بسیار فعال و پرتلاش ظاهر میشود. به نظر میرسد حالا شرکت دیزنی، بسیار آرام و ظریف سعی دارد به شکل محتاطانهای با برخی جریانهای روز جامعه همساز شود یا به عبارت دقیقتر همچنان که طی این سالها فارغ از هر استراتژی یا ارزشآفرینی سوار بر موجها و جریانهای عامهپسند پیش رفته، به همین شیوه خر مراد را براند و همچنان معیارهایش را بر مبنای سود و سرمایه بهروز کند.
نظر شما